فرهنگ هنر و آموزش

فرهنگ

فرهنگ کلی آرژانتین تأثیرات قابل توجهی از فرهنگ اروپائی پذیرفته است و در واقع ممزوجی از فرهنگ اسپانیا و ایتالیا است. این تأثیر بویژه در بوئنوس آیرس، پایتخت فرهنگی آن، تا حد زیادی هم در شیوع رفتار و زندگی مردم و هم تقلید آگاهانه از سبک های معماری اروپائی دیده می شود. تاثیر بزرگ دیگر، فرهنگ گاوچرانی (گائوچو) بویژه درسبک زندگی آن است که در بخش های بزرگی در مرکز و شمال کشور بخوبی دیده می شود. در نهایت، سنت های بومیان آمریکای لاتین است که فرهنگ کشور آنها را بخوبی جذب نموده است.نباید از تأثیرات سایر مهاجرین بویژه اعراب بر فرهنگ و سنت این کشور غافل ماند. تأثیرات فرهنگ عربی بویژه در زبان اسپانیائی مردم آرژانتین بخوبی دیده می شود. در مقدمه بخش زیر بار دیگر باید بر این موضوع تأکید کرد که مهاجرین مهمترین و تأثیر گذارترین بخش جامعه در همه ابعاد آن بوده اند. در واقع آرژانتین کشور مهاجرین است و فرهنگ شکل گرفته در آن نیز متأثر از این موضوع می باشد.

آرژانتینی ها بسیار به فرهنگ و کشور خود افتخار می کنند. آنها از سطح تحصیلات و آموزش خوبی بهره برده و انسانهایی سخت کوش هستند که علاقمندند انسان هایی مترقی و جهان وطنی دیده شوند. بدلیل اینکه 85 درصد جمعیت آرژانتین را مهاجرینی از ایتالیا، اسپانیا، اتریش، فرانسه، آلمان، انگلیس، پرتغال، روسیه، سوئیس، لهستان و خاورمیانه تشکیل می دهند، همچنان احساس ملیت در این کشور دیده نمی شود و بیشتر خود را براساس ملیت های اصلی می خوانند. ضرب المثلی معروف می گوید: آرژانتینی ها، ایتالیائی هایی هستند که اسپانیائی صحبت می کنند، انگلیسی فکر می کنند و فرانسوی لباس می پوشند. خانواده های آرژانتینی ، انسانهایی مذهبی و معتقد به اجرای احکام دینی و اصول اخلاقی بویژه در مورد خانواده خوانده می شوند.

روی دیگر سکه آنست که مهاجر بودن اکثریت جامعه باعث شده که فاکتورهایی که برای معرفی یک جامعه متمرکز، منسجم و همگرا ارائه می شود، در مورد آرژانتین ممکن نباشد. به همین دلیل ارائه یک مدل برای رفتار و اخلاق خانواده آرژانتینی براساس آموزه ها ، سنن و فرهنگ آرژانتینی خیلی دقیق نخواهد بود. زندگی خانوادگی فعلی آرژانتینی ها براساس فاکتورهای مختلف از جمله؛ فرهنگ و سنتهای اجدادی ( کشوری که از آنجا به آرژانتین مهاجرت کرده اند)، مذهب، منطقه ای که اکنون ساکن شده اند، نژاد ، قوم و بالاخره درآمد  متفاوت بوده و قابل دسته بندی است.

در مورد آرژانتین گفته شد که در زمان استقلال، در این سرزمین حدود 8/1 میلیون نفر ساکن بوده اند و از اویل قرن بیستم به بعد و در نتیجه سیاستهای تشویقی دولتی، مهاجرتهای وسیع به این منطقه از کشورهای دیگر آغاز شده است. بنابراین می توان حدس زد که قدیمی ترین مهاجرتهای دستجمعی به آرژانتین کمی بیش از یکصد سال قبل بوده است و بصورت دقیق تر می توان گفت که اکثریت مهاجرین در قرن بیستم به این سرزمین مهاجرت نمودند که کمتر از یک قرن می باشد. این گروهها همچنان خود را به نام میهن سابق خود، ایتالیائی، فرانسوی، عرب و یا ارمنی می خوانند. البته همواره تلاشهایی صورت گرفته تا این احساس تقویت شود اما قطعا تحقق این موضوع نیازمند زمان بیشتری است.

در نتیجه ورود مهاجرین از ملتهای مختلف به این سرزمین و تعامل و آمیختگی آنها در طول زمان با یکدیگر و با فرهنگ بومی موجود، کم کم فرهنگی شکل گرفت که می توان با تساهل آن را "فرهنگ آرژانتینی" نام نهاد. نظام خانواده در این فرهنگ بدین صورت بود که پدر بصورت سنتی رئیس خانواده محسوب می شد و درآمد خانواده متکی به وی بود. مادر معمولا خانه دار بود؛ اگرچه سنت ساخت و یا بافت صنایع دستی در اختیار زنان جامعه آرژانتینی قرار داشت و مادرها به دختران و مادربزرگ ها این هنرها را به نوه ها نیز آموزش می دادند.

 نکته جالب توجه این بود که زوج های جوان نیز در کنار پدر و مادر (عمدتا خانواده مرد ) دراتاق هایی که به همین منظور در قسمتی از خانه ساخته می شد، زندگی می کردند. شاید از این نظر شباهت هایی با خانواده های قدیم ایرانی نیز دارند. در آرژانتین البته این روزها چنین سنتی به ندرت و آن هم در روستاها ممکن است وجود داشته باشد و نظر غالب بدین صورت است که دختر نیز همانند پسر می تواند نسبت به موضوعاتی همچون یافتن شغل مناسب و ازدواج بصورت مستقل اقدام نماید. ضمن اینکه زوج های جوان مستقلا در خصوص مکان زندگی خود تصمیم گیری می نمایند.

براساس آمار رسمی موسسه ملی اطلاعات و آمار آرژانتین بیش از 60 درصد آرژانتینی ها صاحب خانه بوده و بقیه یا مستأجر بوده و یا در خانه پدری زندگی می کنند. در شهر 13 میلیونی بوئنوس آیرس که قریب یک سوم جمعیت کشور را در خود جای داده است، شهر به دو قسمت ویلائی نشین و آپارتمان نشین تقسیم شده است. قسمت ویلائی نشین، بسبار کوچک بوده و بخش اعظم بوئنوس آیرس را برج های بلند احاطه کرده است.

جامعه آرژانتین یک جامعه صنعتی کشاورزی است. بنابراین می توان حدس زد که در بخش کشاورزی که قسمت فعال و قابل توجهی از کشور را به خود اختصاص داده است، نوع سنت ها ، فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوت باشد. بعنوان مثال مدل گائوچوئی(گاوچرانی)  که لباس های مردانه ای متشکل از شلوارهای گشاد و خاص، همراه با کلاه مخصوص همچنان در مزارع بزرگ گاوداری در اطراف بوئنوس آیرس و مناطق دیگر دیده می شود. روستاها و شهرک های بزرگ دیگر که به مجموعه ای از زمین های کشاورزی و دامداری بویژه پرورش گوسفند می باشد، در پاتاگونیا دیده می شود.در این بخش نیز لباس های سنتی در بین کشاورزان و دامداران همچنان مرسوم است.

تخمین زده می شود که حدود 500 هزار بومی آرژانتینی هنوز وجود دارند که در روستاهای دور و یا شهرهای کوجک شمال کشور در منطقه Wichi   که منطقه باتلاقی نزدیک رودخانه Pilcomayo می باشد و یا منطقه ماپوچه در استان نئوکین زندگی می کنند. این بومیان که باید آنها را ملت اصلی آرژانتین و صاحبان واقعی فرهنگ این کشور دانست ، همچنان طبق رسوم و فرهنگ خود عمل می کنند.

 در کل می توان گفت که اگرچه بسیاری از آرژانتینی ها زندگی سنتی خود را حفظ کرده اند اما همین روشها ، برگرفته از روش زندگی سنتی اروپا در بخشهای ایتالیا، فرانسه و اسپانیا می باشد.

 

وزارت فرهنگ متولی امور فرهنگی کشور 

مدیریت فرهنگی کشور در اختیار وزارت خانه ای است که در ماه می 2015 تأسیس گردید. پیش از این کلیه مسئولیتها در این مورد برعهده دبیرخانه ای بود که مستقیما  زیر نظر رئیس جمهور فعالیت می کرد.  وزارت فرهنگ مسئولیت طراحی و اجرای استراتژی فرهنگی کشور بمنظور ارتقاء، بهبود، حفظ ، تشویق ، تقویت و اشاعه میراث فرهنگی ملی و بین المللی آرژانتین را برعهده دارد. بعبارت دیگر مهندسی و اجرای سیاستهای فرهنگی کشور برعهده این وزارتخانه می باشد.

در همین راستا مسئولیت توسعه و ترویج صنایع مرتبط با فعالیت های فرهنگی، تشویق جامعه به آداب و رسوم و سنت های به جای مانده ، نگهداری، ارتقاء و توسعه کتابخانه های عمومی کشور و ترویج کتابخوانی برعهده وزارت مزبور است.  مسئولیت ترویج ، صیانت ، اشاعه و ترویج فعالیت های ادبی ، موسیقی، رقص های محلی ، هنرهای بصری ، برگزاری سمینارهای مختلف در خصوص جنبه های کلیدی حال و آینده فرهنگ و تاریخ کشور و ترویج شمول اجتماعی هنر و فرهنگ و ارزش نهادن به تنوع فرهنگی کشور نیز با وزارت فرهنگ می باشد.

با عنایت به موارد فوق مشخص می شود که سیاستگذاریهای کلی فرهنگی کشور برنامه های کلان در اختیار وزارت فرهنگ قرار دارد و بنابر نظام سیاسی فدرالی کشور هر کدام از استانهای 23 گانه آرژانتین دارای وزارتخانه فرهنگی هستند که مسئولیت اجرای برنامه های و سیاستهای فرهنگی درون استانی را برعهده دارد.

نکته مهم دیگر قابل ذکر در این بحث ، مسئولیت امور مذهبی کشور می باشد. در آرژانتین وزارت امور خارجه با نام وزارت امور خارجه و مذهب کشور فعالیت می کند. بدلیل اینکه آرژانتین خود را جامعه ای چند فرهنگی و چند مذهبی می داند، مسئولیت امور مذهبی برعهده این بخش از وزارت خارجه قرار داده شده است. در درگاه اینترنتی وزارت امور خارجه آرژانتین در این خصوص آمده است: انبوه مهاجران با مذاهب متنوع که از نقاط مختلف جهان در نیمه اول قرن گذشته پای به سواحل آرژانتین گذاردند، مهر زیبائی از تنوع مذهبی و فرهنگی بر خاک آرژانتین گذاردند. آنها بدنبال دورنمائی از صلح، امنیت و احترام برای ساختن آینده بودند که همه آنها را در آرژانتین یافتند. همه این مهاجرین همراه با زبانها ، آداب و رسوم و فرهنگ و از همه مهمتر با اعتقادات مذهبی خود پا به آرژانتین گذاردند. زیر ساختهای لازم از جمله صلح و آرامش، آزادیهای مختلف در این سرزمین ، باعث شد که بسرعت مراحل توسعه اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در کشور طی شود و اکنون آرژانتین تمامی فاکتورها و عوامل لازم برای معرفی خود بعنوان یک جامعه متکثر مذهبی داشته باشد. امروز بیش از 2500 دین، مذهب و فرقه های مذهبی بصورت رسمی در کشور  حضوری مسالمت آمیز دارند. دبیرخانه مذهب کشور مسئول برقراری ارتباط  مستقیم و پاسخ به درخواست های همه این باورها و عقاید مذهبی است.

 

سمبل های فرهنگی

گائوچو( گاوچران)

تصویری از کلاه سیاه و سفید مردی با یک دستمال قرمز دور گردن؛ چکمه و تقریبا همیشه سوار بر اسب نماد کاملی از یک مرد گاوچران در فرهنک آرژانتین است. این نماد در واقع از منطقه پامپاس برخواسته است. نماد گاوچران ها در فرهنگ آرژانتین به سالهای 1600 و  زمانی که در دشت های نزدیک رودخانه لاپلاتا پر از گاوهای وحشی بوده است، باز می گردد. گائوچو به عنوان یک سوار مقیم دشت ها و سرگردان بیشتر شناخته شده است. مسافرت بدون هدف اسب، چکمه ها، کمربند خاص و چاقو نمادهای یک گاوچران واقعی بوده است.

اگرچه گائوچو ها در حاشیه اجتماع همیشه زندگی می کردند و زندگی وحشی و بدوی داشتند اما یک گائوچوی واقعی همواره با احترام به دیگران می نگریسته است. مهارت فوق العاده او بعنوان یک سوارکار ماهر ، مهربان و مدافع ملت همواره بعنوان یک شخصیت الهام بخش در ادبیات داستانی آرژانتین مورد استفاده قرار گرفته است. این واژه در اشعار و رمان های زیادی مورد استفاده بوده است. گائوچو مارتین فیرو اثر جهانی خوسه هرناندز مهمترین و شاخص ترین در این وادی محسوب می شود.

 

فوتبال:

 بدون شک فوتبال در آرژانتین هیجان بزرگ است. در مورد عشق و علاقه برزیلی ها به توپ فوتبال بسیار گفته شده است. اما این دو کشور بشدت رقیب یکدیگر در این ورزش محسوب می شود. آرژانتینی ها شدت علاقه خود به فوتبال را بیشتر از برزیلی ها می دانند. اسطوره فوتبال آرژانتین( مارادونا) نیز هیچگاه رقیب برزیلی( پله) را در سطح خود ندانسته است. حملات لفظی زیادی همواره بین دو وجود داشته است.

بهرحال فوتبال در خون و رگ آرژانتینی ساری و جاری است. به همین دلیل است که در یک جستجوی اینترنتی ساده در خصوص سمبل های فرهنگی آرژانتین بلافاصله به کلمه فوتبال می رسیم. دیدن گروهی در داخل یک پارک و یا زمین متروکه در حال بازی فوتبال که از کودکان کوچک گرفته تا افراد مسن را در بین آنها می توان یافت، امری بسیاری عادی و طبیعی در آرژانتین است. در واقع فوتبال گفتمان مشترک و شور عمومی است که رشد می کند به حدی که به غرور ملی تبدیل می شود. شکست خوردن درهر بازی ملی بویژه بازیهای رسمی و جهانی تبعات سنگینی به دنبال دارد اگر این شکست در هر بازی حتی دوستانه مقابل برزیل باشد، تبعات آن غیرقابل جبران خواهد بود. شاید تفاوت کوچک علاقمندی به فوتبال در آرژانتین و برزیل در همین نکته نهفته باشد. برزیلی ها با فوتبال زندگی می کنند، رشد می کنند، عشق می ورزند، می گریند و خندان می شوند در آرژانتین نیز همه اینها صادق است بعلاوه یک نکته دیگر که به آن تعصب می ورزند. به همین دلیل آرژانتینی هرگاه یک تیم ملی این کشور و یا تیم باشگاهی اش بازی دارد با آن می میرد و زنده می شود. شنیدن اخبار خشونت تماشاگران ، کشته شدن تماشاگران ، درگیری بازیگران، سکته و یا فوت تماشاگران فوتبال در آرژانتین امری طبیعی است اما در برزیل بسیار کمتر مشاهده می شود. شاید به همین دلیل است که اگر در جام جهانی آرژانتین در هر مقطعی بازنده شده و از مسابقات کنار رود ، اکثریت بازیکنان با گریه از زمین خارج می شوند اما در مورد تیم برزیل این موضوع صادق نخواهد بود و به راحتی واقعیت را می پذیرند.

با وجود محبوبیت بیش از حد فوتبال در آرژانتین، این رشته ورزشى در این کشور با خشونت بسیار زیاد عجین شده بطورى که پس از هر مسابقه انتظارى جز این نمى رود که هواداران ۲ تیم رقیب به جان یکدیگر بیفتند و تعدادى مصدوم و مضروب و برخى دیگر نیز توسط پلیس بازداشت شوند.

 

ورزش پاتو:

پاتو یا چوگان آرژانتینی، بازی ملی این کشور محسوب می شود. سابقه ورزش پاتو در آرژانتین به سال 1610برمی گردد. که در واقع تفریح کشاورزان و بویژه گائوچو ها بوده است.پاتو شبیه بازی چوگان است اما تفاوت های زیادی در روش اجرا با آن دارد. در این ورزش بازیکنان سوار بر اسب بوده اند و به جای توپ بازی در چوگان از اردک هایی که در درون پوست و یا چرم گاو و یا درون یک سبد بوده، استفاده می شده است. بسیاری این ورزش را دارای شباهت هایی با بسکتبال نیز دانسته و آن را تلفیقی از بسکتبال و چوگان ارزیابی کرده اند.

            بدلیل خشونت های زیاد این بازی بویژه در کشته شدن اردک ها و همچنین خشونتهایی که بین گاوچران ها اتفاق می افتاد، پاتو چندین بار در طول تاریخ در آرژانتین ممنوع شده است اما باز هم به سبک های دیگر بروز کرده و رواج یافته است. در سال 1796 یک کشیش بزرگ مسیحی معتقد بود که بازیکن پاتوئی که در جریان بازی کشته شود، نباید به سبک مسیحیت مراسم تدفین وی انجام شود.

       در قرن بیست، بازی پاتو متحول شد و از توپ به جای اردک زنده استفاده شد. با تغییراتی که در آن داده شد، دولت مجددا مجوز تأسیس فدراسیون پاتو را صادر نمود. در پاتوی مدرن دو تیم چهار نفری سوار بر اسب ، سعی در تصاحب توپی دارند که 6 دستگیر دارد. پس از گرفتن توپ با چوب های خاص، باید آن را به سمت حلقه ای پرتاب نمایند که همچون حلقه بسکتبال است البته ارتفاع این حلقه 240 سانتی متر است. این ورزش هنوز هم برای مردم بخش های مرکزی کشور بسیار مهیج بوده و دنبال می شود.

البته بازی چوگان نیز در آرژانتین بدون شک بهترین و قشنگ ترین نمونه در جهان است. داشتن قهرمانی جهان از سال 1949 رکوردی کم نظیر برای این کشور محسوب می شود. این ورزش که سابقه آن به سال 1870 بازمی گرد، یکی دیگر از مشخصه های فرهنگی آرژانتین می باشد. این ورزش نیز همچون فوتبال توسط انگلیسی ها به آرژانتین آورده شد و بدلیل وجود دشت های وسیع و سرسبز و وجود بهترین اسب ها، ابتدا بین اروپائیان و در مزارع منطقه پامپاس گسترش یافت و بعدها به سرتاسر کشور گسترش یافت.

 

چای ماته

محبوب ترین نوشیدنی ملی آرژانتین ماته است که معمولا افراد روزانه در چندین نوبت و در حالات و مکان های مختلف از آن استفاده می کنند. اصل این نوشیدنی از باورهای ساکنان منطقه رودخانه  لاپلاتا بوده و اولین که از آن استفاده کردند، سرخپوستان گوارانی بودند که معتقد بودند این گیاه خاصیت آرامش بخشی و تسکین دهندگی دارد.

بعدها کشت این گیاه در منطقه میسیونس نیز شروع شد و اتفاقا در این ناحیه کیفیت محصول بسیار بهتر بود بگونه ای که بهترین نوع گیاه ماته امروزه در این منطقه به عمل می آید. در آرژانتین خوردن این نوشیدنی در ابتدا اختصاص به گائوچه ها( گاوچرانها)  داشته است.

نحوه استفاده از این نوشیدنی هم به این صورت است که مقداری از علف خشک شده ماته را که شبیه چای خشک سیاه است را در درون ظرف مخصوص ماته که به همین نام خوانده می شود، ریخته و مقداری آن جوش به آن اضافه می کنند و پس از چند دقیقه با استفاده از یک نی مخصوص می نوشند. دیدن افرادی که ظرف ماته بدست در خیابان و مراکز توریستی در حال نوشیدن ماته هستند، امری عادی و طبیعی است.

ظروف ماته امروزه در فروشگاههای مختلف به اشکال متنوعی یافت می شود. این ظروف که با مواد مختلفی از چوب گرفته تا حتی سم گاو و ... درست می شوند، همچنین بعنوان یکی از صنایع دستی این کشور مورد اقبال توریست ها و گردشگران خارجی قرار گرفته است. خود گیاه ماته نیز با مزه ها و طعم های مختلفی تولید شده است. در ادبیات آرژانتینی، هر مزه و طعم معنی و مفهوم خاص خود را دارد. بعنوان مثال:

ماته تلخ، نماد قدرت، شجاعت و زندگی است.

ماته شیرین نشانه ای از عشق و علاقه است.

ماته بسیار شیرین و داغ، برای ارائه پیشنهاد ازدواج و بیان عشق آتشین بکار می رفته است.

ماته با  طعم دارچین، ارسال پیام علاقمندی به طرف دیگر است.(" به فکر شما هستم".)

 

قهرمانان ملی

       آرژانتین مفاخر ادبی ، فرهنگی، ورزشی و قهرمانان زیادی دارد. در این بخش صرفا مهمترین قهرمان ملی کشور و همچنین دو نفر از قهرمانان ورزشی کشور معرفی می شود. سایر مفاخر کشور در بخش های بعدی معرفی خواهند شد.

خوسه سان مارتین

خوسه سان مارتین

      خوزه فرانسیسکو د سن مارتین ماتور در ۲۵ فوریه ۱۷۷۸ در آرژانتین در یک خانواده اشرافی متولد شد اما به اسپانیا رفت. دوران تحصیل را در مادرید اسپانیا طی کرد و به عضویت ارتش آن کشور درآمده و اتفاقا در جنگ با فرانسه که به شکست اسپانیا انجامید، نیز حضور داشت.

      همزمان با آغاز حرکتهای استقلال طلبانه در آرژانتین، سان مارتین ارتباطات خود را  با استقلال‌ طلبان آغاز کرد اما در ۱۸۱۲ ( دو سال بعد از آغاز حرکتهای نظامی استقلال طلبانه) وارد بوئنوس آیرس شد و به استان‌های متحدآمریکای جنوبی (آرژانتین آینده)پیوست. گفته می شود دلیل اصلی پیوستن او به آزادیخواهان آرژانتینی و پشت کردن به اسپانیا، این اعتقاد بوده که اسپانیا را که به سهولت به چنگ ناپلئون افتاده بود، کشوری ضعیف که استحقاق آقایی بر زادگاه او را ندارد، تشخیص داده بود. در بازگشت به آرژانتین اولین افسر نظامی ارتش بود که دوره های نظامی را طی کرده بود. ایجاد ساختارهای واقعی ارتش آرژانیتن به وی نسبت داده می شود. در ۱۸۱۴ در رأس سپاهی به لیما حمله کرده و در ۱۸۲۱ توانست بر لیما چیره‌شده و خود نخستین سرپرست آن قیمومیت تازه گردد. در ۱۸۲۲، با سیمون بولیوار ( رهبر استقلال طلبانه شمال منطقه)دیدار کرد. در صدور بیانیه استقلال در 1816 نقشی اساسی داشت. پس از آن به ناگاه در ۱۸۲۴ از همه مسئولیت‌های سیاسی و لشکری‌اش کناره‌گیری کرد و به فرانسه رفت و در همانجا هم در ۱۷ اوت ۱۸۵۰ درگذشت. سان مارتین قهرمان ملی آرژانتین شناخته و بالاترین نشان این کشور به افتخار او نام‌گذاری شده است.

یکی از با ارزش ترین گنج های سن مارتین شمشیر منحنی اوست که از لندن خریداری کرده بود و اعتقاد ویژه ای به آن داشت. به همین دلیل همه ی سران نظامی لشکر خود را با این سلاح مسلح کرد. این شمشیر تا زمان مرگ همراه سن مارتین بود وپس از آن به ژنرال دن ژوان منوئل دو روزاس که ژنرال جمهوری آرژانتین بود، واگذار شد. این شمشیر در سال ۱۸۹۶ میلادی به موزه ی تاریخ ملی در بوئنوس آیرس منتقل شد و هنوز هم در آنجا است.

این شخصیت " پدر میهن " آرژانتین شناخته می شود. سان مارتین یکی از شخصیت های اصلی و موثر آمریکای لاتین در دوران مبارزه استعماری بوده است که در کنار چگوار و سیمون بولیوار که در شمال منطقه مبارزه می کرده اند، در جنوب نام سان مارتین در استقلال کشورهای شیلی، آرژانتین و ... مطرح می شود.

       اگرچه اقدامات وی در آزادسازی و استقلال کشورهای منطقه کاملا مشخص است اما بررسی شخصیتی سان مارتین درتاریخ نشان دهنده آنست که تشریح زندگی، رفتار و عقاید وی همواره با رمز و رازهای ناگفته، اسرار مخفی و شک و تردید همراه بوده است. دو دلیل اصلی برای این موضوع می توان بیان کرد اول شخصیت مرموز، ساکت، پیچیده و درون گرای خود سان مارتین است که منابع تاریخی به آن اذعان داشته اند و دوم اینکه سان مارتین همواره یک اسطوره و قهرمان در تاریخ منطقه محسوب شده و این موضوع اجازه نداده است که تمامی جنبه ها مثبت و منفی شخصیت وی بطور کامل پرداخته شود. ورود وی به تاریخ آرژانتین بعنوان یک قهرمان از اواخر دهه 1860 و از روزنامه لاناسیون است. در همان سالها، مجسمه وی نیز ساخته و در یکی از میادین بوئنوس آیرس نصب گردید اما بعدها در کتابهای تاریخ نقش وی هر روز پر رنگ تر شد و افسانه های زیادی در مورد محبوبیت مارتین بین سربازان و اقدامات افتخارآمیز وی بیان شده است که شاید بسیاری از آنها غیرواقعی بوده و برای ایجاد حس میهن پرستی و ملیت در دهه های اولیه و بعد تقویت این حس بوده است. بعنوان مثال در کتاب تاریخ دبیرستان آرژانتین یک صحنه از جنگ های مارتین اینگونه تصویر شده است:

       « وقتی که ژنرال خوزه سن مارتین سردار نیروهای استقلال طلب در میدان جنگ  به زمین افتاد و سربازی اسپانیایی نیزه اش را به سمت او هدف گرفت، چگونه سربازی خود را در مسیر نیزه قرار داد تا فرمانده اش زنده بماند و در پاسخ به سن مارتین که از چرایی این عمل او پرسیده بود گفت: من یک سربازم و یک جان دارم و شما سردارید و قرار است همه ما را نجات دهید.»

 

دیه گو آرماندو مارادونا :

           شاید برای بسیاری از مردم جهان، نام آرژانتین و مارادونا مترادف و نزدیک باشد و با شنیدن  نام یکی ، دیگری به ذهن متبادر شود.  مارادونا یکی از بااستعدادترین بازیکنان نسل فوتبال جهان است که  در اکتبر 1960 در خانواده ای فقیر و پرجمعیت به دنیا آمد. در حالی که تنها 17سال داشت به تیم ملی آرژانتین دعوت شد. جام جهانی جوانان 79 توکیو  میدان تاخت و تاز وی بود و توانست و تیم ملی کشورش را به مقام قهرمانی جهان رساند. بعد از آن وی در تیم های باشگاهی بسیاری از جمله آرجنتینوس جونیورز، بوکاجونیورز ، بارسلونا( اسپانیا) و ناپل( ایتالیا) بازی کرده است.

در تیم ملی 90 بازی برای کشورش انجام داد و همراه با این تیم  موفق به کسب مقام قهرمانی جهان در سال  1986 در مکزیک و نایب قهرمانی جام جهانی 1990 در ایتالیا شود. او در بازی با انگلستان با زیرکی بسیار و با ضربه دست توپ را وارد دروازه حریف کرد تا این گل به عنوان یک گل تاریخی در جام های جهانی ثبت شود. پس از آن با گلی دیگر بلژیک را از رسیدن به دیدار نهایی محروم کرد تا آرژانتین در برابر آلمان برگزارکننده دیدار پایانی جام جهانی مکزیک باشد. درخشش او سبب شد در پایان، بازی سه بر دو به سود آرژانتین خاتمه یابد و برای بار دوم جام جهانی نصیب آرژانتین شود. مارادونا در جام جهانی مکزیک به عنوان بهترین بازیکن شناخته شد.در سال 1994 و جام جهانی آمریکا پایان کار دیه گو مارادونا در سطح ملی بود. مارادونای 34 ساله به قدر کافی پخته بود که با وجود اضافه وزن، تیمش را رهبری کند؛ اما یک اشتباه اخلاقی و دوپینگ او در جریان بازی ها موجب شد تا او از بازی ها اخراج شود و 15 ماه از بازیهای بین المللی محروم شود. وی در زندگی شخصی نیز فرد اخلاق مداری نبود و بارها بدلیل حمل و یا مصرف مواد مخدر دستگیر شده و حتی بدلیل مصرف بیش از حد تا پای مرگ نیز رفت. این نوع رفتارهای وی مانع از تبدیل وی به یک اسطوره و قهرمان جهانی فوتبال در نزد افکار بین المللی شد .

درسال 2002 مارادونا در رأی گیری اینترنتی فیفا جهت انتخاب بهترین بازیکن فوتبال قرن بیستم رای اول را بدست آورد و بعنوان بهترین بازیکن قرن بیستم توسط طرفداران فوتبال جهان شناخته شد. در همین سال گل دوم وی به انگلستان در جام جهانی 1986 بعنوان برترین گل قرن معرفی شد. در مارس 2010 مجله تایم فهرست 10 بازیکن تاثیرگذار تمام ادوار جام جهانی را منتشر کرد که در این فهرست رتبه نخست از آن مارادونا بود.

اگرچه در داخل آرژانتین ضرب المثلی هست که می گوید: اولین اشتباه هر سیاستمدار، آخرین اشتباه و خواهدبود اما دیه گو هر چقدر اشتباه کند، محبوبیت او لطمه ای نمی بیند. به همین دلیل است که علیرغم همه مسائل اخلاقی و حتی ناکامی در عنوان سرمربی گری آرژانتین در جام جهانی 2012 ، وی همچنان بعنوان یکی از محبوب ترین شخصیت های کشورش  و حتی در سطح جهان می باشد.

 

دانیل آلبرتو پاسارلا

           پاسارلا یکی از فوتبالیست های بزرگ آرژانتین است که لقب های مختلفی همچون "کاپیتان بزرگ" و قیصر به او داده شده است. به این دلیل به او لقب قیص آرژانتین دادند، چون او یک رهبر خوب در زمین و یم بازیکن فوق العاده با تعصب بود.   

          پاسارلا متولد 25 می 1953  است و از این نظر که با تیم ملی فوتبال آرژانتین دو بار در جامهای جهانی 1978 و 1986 به قهرمانی جهان رسیده، پرافتخار ترین بازیکن تاریخ فوتبال این کشور نیز محسوب می شود. وی تا مدتها لقب گلزنترین دفاع آخر دنیا را هم با خود داشت (او در 451 بازی که در سطح ملی و باشگاهی انجام داد توانست 134 گل هم به ثمر برساند) پاسارلا در سال 1989 با دنیای فوتبال خداحافظی کرد.

 

برندگان جایزه نوبل:

          تاکنون 5 دانشمند و نویسنده برجسته آرژانتینی موفق به دریافت جایزه نوبل شده اند. دو نفر از این دانشمندان در رشته پزشکی و یک نفر در رشته شیمی و دو نفر نیز جایزه صلح نوبل را برنده شده اند. این دانشمندان به ترتیب سال دریافت جایزه عبارتند از :

الف- کارلوس ساوادرا لاماس:

  وی متولد سال 1878 در بوئنوس آیرس و دانش آموخته حقوق در دانشگاه همین شهر است. ساوادرا در سال 1903 با درجه دکترای حقوق از دانشگاه فوق فارغ التحصیل شد و برای مطالعات تخصصی حقوق راهی پاریس شد و چند سالی را آنجا گذارند. لاماس پس از بازگشت به آرژانتین به عنوان استاد دانشگاه لاپلاتا مشغول به کار شد. همزمان با تدریس ، وی چندین رشته دانشگاهی را در دانشگاههای مختلف از جمله لاپلاتا و بوئنوس آیرس تأسیس نمود و علاوه بر آن مسئولیتهای اجتماعی مختلفی را پذیرفت. همزمان وی با تأسیس مرکز قوانین کار و امور اجتماعی کشور، تلاش های زیادی را برای تغییر قوانین داخلی از جمله قوانین مربوط به کار به کار بست و ثمره آن تصویب قانون نوین کار در کشور بوده است.

در بخش بین المللی، وی درتدوین مقررات مختلف بین المللی از جمله در خصوص پناهندگی، استعمارزدائی، مهاجرت، میانجیگری و صلح بین المللی مشارکت فعال داشته است. لاماس از سیاستمداران برجسته آرژانتین نیز محسوب می شود. لاماس در سال 1936 برنده جایزه صلح نوبل شد.

 

ب - برناردو هوسای

برناردو آلبرتو هوسای متولد 1887 در بوئنوس آیرس است. وی که فارغ التحصیل رشته فیزیولوژی از دانشگاه بوئنوس آیرس بود در سال 1947 بدلیل کشف خود در مورد نقش هورمونهای هیپوفیز در تنظیم مقدار گلوکز خون در حیوانات برنده نیمی از جایزه نوبل پزشکی آن سال شد. هوسای اولین آرژانتینی و اولین فرد در آمریکای لاتین بود که جایزه نوبل در علوم را بدست می آورد.

 

ج - لوئیس فدریکو للوی - شیمی - 1970

لوئیس للوی در سال 1906 از یک پدر و مادر آرژانتینی در فرانسه متولد و از دو سالگی در بوئنوس آیرس زندگی کرد. در رشته پزشکی از دانشگاه بوئنوس آیرس فارغ التحصیل شد. پس از فارغ التحصیلی در موسسه مطالعاتی پزشکی همراه با پروفسور آلبرتو هوسای بر روی نقش آدرنالین کربوهیدرات ها در متابولیسم تحقیقات خود را آغاز کرد. در سال 1936 در آموزشگاه بیوشیمی دانشگاه کمبریج در لندن مشغول به کار شد.وی در دوره  فعالیت های خود علاوه بر نوبل جوایز متعدد دیگری را بدست آورد.

 

د - ادولفو پرز اسکیول

 اسکیول در سال 1931 از یک پدر و مادر اسپانیائی در بوئنوس آیرس متولد شد. پدرش ماهیگیر بود و زندگی فقیرانه را تجربه کرد. علیرغم این موضوعات ، اسکویل وی به تحصیل خود ادامه داد و در رشته معماری و مجسمه سازی در دانشگاه لاپلاتا آرژانتین مشغول به تحصیل شد.

بدنبال کودتای 1976 و آغاز دیکتاتوری ویدلا ، وی با تأسیس سازمانی مردم نهاد به حمایت از خانواده قربانیان دوره دیکتاتوری و بویژه جنگ کثیف برآمد. بنیاد «خدمت برای صلح و عدالت» که وی موسس آن بود در دوره دیکتاتوری نقش مهمی را برای مخالفت بین المللی با رژیم دیکتاتوری ایفاد نمود. وی در کشورهای برزیل ( بوسیله پلیس نظامی در سال 1975) و اکوادور ( 1976) و بالاخره در بوئنوس آیرس ( 1977) دستگیر و زندانی شد. در آرژانتین وی مورد شکنجه های شدید قرار گرفت و برای 14 ماه در زندان بسر برد. اسکیول بدلیل تلاشهایش برای ارتقای حقوق بشر، در سال 1980 جایزه صلح نوبل را دریافت نمود.

 

ه سزار میلستین  

میلستین متولد 1927 در شهر باهیا بلانکا آرژانتین است. وی از دانشگاه بوئنوس آیرس در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد و فعالیت های خود را بعنوان استاد دانشگاه در رشته بیوشیمی ادامه داد بخشی از فعالیت های تحقیقاتی وی به مطالعه بر روی ساختار آنتی بادی ها و مکانیسم هایی که موجب تنوع در ساختار آنتی بادی ها می شود، اختصاص داشت.

میلستین جزو گروه تحقیقاتی بود که به همراه دکتر ژرژ کوهلر موفق به کشف تکنیک دو ستونی برای تولید آنتی بادی های مونوکلونال شدند. این کشف  منجر به توسعه زیاد در بهره برداری از آنتی بادی ها در علم و داروسازی گردید.